بررسي اثر استفاده از سيليکا بههمراه عامل اتصال دهنده بر بهبود خواص آميزهترد
۱۳۸۸/۱۰/۱۸
امروزه استفاده از سيليکاي رسوبي بههمراه عامل اتصالدهنده در آميزهترد تايرهاي سواري و باري، موجب بهبود مقاومت غلتشي و کاهش ميزان گرمازايي و سايش شده است. در اين ميان، نحوه اختلاط، زمان و درجه حرارت واکنش اصلاحي سيليکا – سيلان و انتخاب سيستم پخت مناسب، عواملي تعيينکننده براي دستيابي به خواص مطلوب هستند. در اين تحقيق، از يک ارگانوسيلان دو عاملي با نام [Bis-(3- triethosily propyl) – trtrasulfide = TESPT] بهمنظور تقويت آميزهترد استفاده شده است. همچنين، تاثير زمان و درجه حرارت واکنش اصلاحي بر کائوچوي SBR بررسي و مشاهده شد که بروز واکنش سيلان با سيليکا در يک محدوده حرارتي مشخص، داراي بالاترين بازده است. اين محدوده، براي آميزه SBR از 135تا140درجه سانتيگراد و بهمدت 6دقيقه است. در ادامه، تاثير اين عوامل بر روي کاهش ميزان حرارتزايي و سايش در مقايسه با آميزههاي مشتمل بر دوده و دوده/سيليکا بررسي شده است.
در دهه اخير، سيليکاي رسوبي بهعنوان پرکنندهاي تقويتي در فرمولاسيون تايرها (بويژه ترد)، انتخاب شده و بهطورکلي يا جزئي، جايگزين دوده شده است. از آنجا که سطح سيليکا داراي طبيعت قطبي است، ميزان پخش ذرات آن در کائوچوهاي غيرقطبي کم است. بههمين دليل، اصلاح سيليکا با عامل اتصالدهنده بهمنظور افزايش برهمکنش پرکننده يا الاستومر و نگهداشتن خواص ترد در يک سطح مناسب ضروري است. بنابراين، در اختلاط آميزههاي مشتملبر سيليکا- سيلان بايد 3عامل زير مدنظر قرار گيرد:
1. زمان و درجه حرارت واکنش اصلاحي سيليکا با سيلان
2. افزايش برهم کنش پرکننده با الاستومر و ترتيب اضافه کردن مواد
3. جلوگيري از ايجاد اتصالات عرضي بر اثر واکنشهاي حرارتي
در واکنش اصلاحي سيليکا با TESPT گروههاي اتوکسي از TESPT با گروههاي سيلانول موجود در سطح واکنش داده و اتانول در محيط واکنش آزاد ميشود (شکل 1). عامل اصلي پيشرفت واکنش، تمايل شديد به تشکيل پيوندهاي سيلوکساني (Si-O-Si) است. سپس گوگردهاي موجود در TESPT در حضور شتابدهندهها همانند عاملي سولفوردهنده عمل کرده و باعث تشکيل پيوندهاي کووالانسي سيليکا با الاستومر ميشوند. معمولاً واکنش اصلاحي سيليکا–سيلان در محدودهاي مشخص، داراي بالاترين بازده است. درصورتيکه واکنش عامل اتصالدهنده با الاستومر، در دماي ولکانيزاسيون که بالاتر از دماي فرايند است، انجام ميشود.
از طرفي ديگر، ترتيب افزودن مواد شيميايي نيز ميتواند نقشي بسزا در بازده واکنش اصلاحي، ايفا کند. اين مواد، شامل گروههاي آمينو، آروماتيک OH و اکسيدهاي فلزي است که با گروههاي آلکوکسيل و سطح سيليکا واکنش داده و باعث مصرف TESPT و اشغال سطح فعال سيليکا ميشوند. در چنين شرايطي، تنها بخشي از پرکننده موجود در آميزه، فعال خواهد شد که اين مسئله دگرگونيهايي را در چگالي اتصال پرکننده با ماتريس پليمر، بهوجود ميآورد. با انجام واکنش اصلاحي در آميزههاي حاوي سيليکا و انتخاب سيستم پخت مناسب، ميتوان تعداد اتصالات الاستومر–پرکننده را در آميزه افزايش داد که نتيجه اين امر افزايش مدلوس 300 درصد و کاهش ميزان حرارتزايي و سايش است. براساس تحقيقات انجام پذيرفته در آميزه تردسواري، استفاده از سيليکا بههمراه عامل اتصالدهنده باعث افزايش tan در درجه حرارتهاي پايين (منفي 15درجه سانتيگراد) و کاهش tan دردرجه حرارتهاي بالا (مثبت 50درجه سانتيگراد) ميشود که دراينصورت، پيشبيني ميشود مقاومت غلتشي نيز کاهش يابد. در اين تحقيق، از مستر بچ دوده/سيليکا/سيلان براي انجام واکنش اصلاحي استفاده شده که برحسب نوع کائوچو، محدوده دمايي و زمان انجام واکنش متفاوت است.
کار عملي
در اين پژوهش، آميزهها در بنبوري آزمايشگاهي 5/1ليتري مستر و نهاييشده و شرايط اختلاط آنها بهصورت زير است:
· سرعت روتور: مستر، 116دور دردقيقه و نهايي، 77دور دردقيقه
· فشار رام: 5بار
· دماي شروع اختلاط: 50درجه سانتيگراد
· دماي تخليه نهايي: 100درجه سانتيگراد
بهمنظور بررسي نحوه اختلاط و تاثير زمان و درجه حرارت واکنش اصلاحي سيليکا–سيلان بر روي کائوچوي SBR، 20 قسمت سيليکا جايگزين همين مقدار دوده شد. براساس مطالعات انجاميافته بر روي سينتيک واکنش اصلاحي TESPT/ Silica حداقل زمان انجام واکنش در دماهاي 120،140و160درجه سانتيگراد بهترتيب 4/11،7/5و3دقيقه است.
از طرفي، در آميزههاي حاوي سيليکا ثابت سرعت واکنش اصلاحي، بزرگتر از ثابت سرعت نفوذ مولکول TESPT در الاستومر است. بنابراين، نفوذ عامل کنترلکننده در انجام واکنش بوده و به زمان و درجه حرارت وابسته است. پس بهمنظور تماس بهتر سيلان با سيليکا، سيلان بر روي سطح سيليکا اسپري شد. همچنين محققين براي 20قسمت سيليکا با مساحت سطح 175gr/ حدود 5/2تا3قسمت سيلان پيشنهاد کردهاند. حال باتوجه به پيشفرضهاي بيانشده، فرمولاسيونهاي مورد نياز مطابق جدول (1) تهيه شد. در اين جدول، براي اختلاط نمونههاي AوB از روش اختلاط معمولي استفاده و آميزهها در 160درجه سانتيگراد تخليه شدند. براي اختلاط آميزههاي مشتمل بر سيليکا–سيلان (در نمونههاي C،D،EوF از سه روش که در جدول (2) به آن اشاره شده، استفاده شد. در اين روشها، بهمنظور کنترل دمايي در حين انجام واکنش اصلاحي آب در بين جداره و روتورهاي بنبوري به گردش درميآيد. در آميزههاي حاوي سيليکا – سيلان براي برقراري اتصال ميان پرکننده و الاستومر به شتابدهنده نياز است. اين شتابدهندهها ميتوانند در حضور گوگرد موجود در TESPT موجب تشکيل پيوندهاي کووالانسي بين پرکننده با الاستومر شوند. در اين مرحله از تحقيق، بهرغم نياز به شتابدهنده بيشتر، تغييري در سيستم پخت نمونهها داده نشد، تا بتوان تاثير انجام واکنش اصلاحي را در اين آميزهها نسبت به آميزههاي مشتملبر دوده، بهتر بررسي کرد. در ادامه، مطابق جدول (1) براي نمونه F از شتابدهنده بيشتر و گوگرد کمتر استفاده شد. روش اختلاط نمونه F با توجه به نتايج اخذ شده از جدول (3) همانند روش اختلاط نمونه D (در جدول 2) است.
جدول1: فرمولاسيونهاي مصرفي بر پايه کائوچوي SBR
جدول2: ترتيب و مراحل اختلاط آميزههاي E, D, C وF
جدول3: نتايج به دست آمده از انجام آزمونهاي لازم بر روي آميزه SBR
بهمنظور بررسي خواص ديناميکي و استاتيکي، نمونهها در پرس آزمايشگاهي و در درجه حرارت 141درجه سانتيگراد و بهمدت يک ساعت پخت شد و آزمونهاي زير درمورد آنها صورت پذيرفت:
1. آزمون استحکام کششي
2. آزمون گرمازايي در دماي 50درجه سانتيگراد براي آميزههاي مبتنيبر کائوچوي SBR
3. آزمون اندازهگيري مقاومت سايشي (Pico) برطبق استاندارد ASTM D 2228
4. آزمون موني لزجت و رئومتري
5. آزمون مقاومت در برابر پارگي
6. آزمون DMTA
نتيجه گيري
نتايج بهدست آمده از انجام آزمونها در جدول (3) نشان داده شده است. همانگونه که در شکلهاي (3 تا 5) ملاحظه ميشود، استفاده از ترکيب سيليکا / دوده در آميزه B براي کائوچوي SBR موجب افزايش ميزان گرمازايي و سايش و کاهش سختي شد. حال در صورت افزودن سيلان به آميزههاي حاوي سيليکا، سيلان همانند پلي ارتباطي مابين پليمر و سيليکا عمل کرده و باعث تشکيل پيوندهاي کووالانسي ميان الاستومر با سيليکا ميشود. بنابراين، مطابق شکلهاي (4و5) در نمونه F استفاده از شتابدهنده بيشتر و گوگرد کمتر موجب افزايش مجموع چگالي اتصالات (الاستومر–پرکننده و الاستومر–الاستومر) شده و در نتيجه، ميزان حرارتزايي و سايش نسبت به بقيه آميزهها کاهش يافت. از نکات حائزاهميت در اختلاط اين آميزهها ميتوان به انجام واکنش اصلاحي سيليکا–سيلان اشاره کرد که به زمان و درجه حرارت وابسته است. علاوهبر اين بايد از ايجاد اتصالات عرضي در اثر واکنشهاي حرارتي در حين انجام واکنش اصلاحي جلوگيري کرد. گوگردهاي موجود در مولکول TESPT ميتوانند بدون حضور شتابدهنده در حين اختلاط و درجه حرارتهاي بالا شروع به ايجاد اتصالات عرضي در الاستومر با بازده نسبتاً پايين کنند که نتيجه آن، مصرف TESPT و افزايش موني لزجت آميزه است. شکل (2) مقايسه موني لزجت آميزهاي مختلف را نشان ميدهد. در اين شکل، مشاهده ميشود که موني لزجت آميزه E بر پايه الاستومر SBR نسبت به بقيه آميزهها بهشدت افزايش يافته است.
شکل2: تاثير روش اختلاط بر روي موني لزجت آميزهها
شکل3: تاثير روش اختلاط بر روي سختي آميزهها
شکل4: تاثير روش اختلاط بر روي حرارتزايي آميزهها
شکل5: تاثير روش اختلاط بر روي سايش آميزهها
دليل اين امر ايجاد اتصالات عرضي بر اثر واکنشهاي حرارتي بوده که بين مولکول TESPT و کائوچوي SBR رخ داده است.
در بررسي خواص فيزيکي نمونههاي A،B،CوD مشخص شد که با انجام واکنش اصلاحي در زمان و درجه حرارت مناسب، آميزه D بر پايه کائوچوي SBR داراي بالاترين مدلوس 300درصد نسبت به بقيه آميزهها افزايش يافت. افزايش مدلوس 300 درصد دليلي بر کاهش ميزان حرارتزايي و سايش در اين آميزه است. همچنين، با انجام آزمون DMTA بر روي دو نمونه A و F مشخص شد که استفاده از سيليکا–سيلان در آميزه F موجب افزايش tan دردرجه حرارتهاي پايين (منفي 15درجه سانتيگراد) و کاهش tan در درجه حرارتهاي بالا (مثبت 50درجه سانتيگراد) شده که اين امر ميتواند معياري براي کاهش مقاومت غلتشي در اين آميزه باشد. در شکل (6) استفاده از عامل اتصالدهنده در آميزههاي حاوي سيليکا موجب افزايش چگالي اتصالات الاستومر – الاستومر پرکننده شده و در نتيجه مقاومت پارگي کاهش يافت. در مقايسه ميان روشهاي اختلاط که در 3درجه حرارت متفاوت انجام پذيرفت، روش اول، روشي مناسب براي اختلاط آميزههاي مشتمل بر سيليکا–سيلان تشخيص داده شد زيرا کنترل دمايي در محدوده 120تا125درجه سانتيگراد و بهمدت 4/11دقيقه، مشکل بوده و در نتيجه، باعث طولانيشدن زمان اختلاط آميزه ميشود. لذا در اين تحقيق، بهترين زمان و درجه حرارت براي انجام واکنش اصلاحي در کائوچوي SBR، در محدوده 135تا140 درجه سانتيگراد و بهمدت 6دقيقه (آميزه DوF) است.
شکل6: تاثير روش اختلاط بر روي مقاومت پارگي آميزهها
نتايج
1. استفاده از سيليکا بدون عامل اتصالدهنده، ميتواند مقاومت پارگي و مقاوم در برابر رشد ترک را افزايش دهد و در مقابل، موجب افزايش ميزان حرارتزايي و سايش در آميزه ترد ميشود.
2. انجام واکنش اصلاحي در محدوده 135تا 140درجه سانتيگراد و بهمدت 6دقيقه براي کائوچوي SBR، داراي بالاترين بازده است.
بديهي است که ميتوان در اين شرايط از ايجاد اتصالات عرضي بر اثر واکنشهاي حرارتي در آميزه، جلوگيري کرد. اين عمل، مانع افزايش موني لزجت آميزه ميشود.
3. در صورت انجام واکنش اصلاحي در آميزههاي حاوي سيليکا-سيلان و انتخاب سيستم پخت مناسب، ميتوان ميزان حرارتزايي و سايش را در اين آميزهها نسبت به آميزههاي مشتمل بر دوده کاهش داد.
4. استفاده از سيليکا–سيلان ميتواند موجب کاهش مقاومت غلتشي در آميزه ترد تاير سواري شود.
منابع
1. S. Wolff, “Optimization of silane – silica OTR compounds. Part 1: Variations of mixing temperature and time during the modification of silica with Bis-(3- triethoisily propyl)- tetrasulfide”, Rubber Chemistry and Technology, Vol. 55, 1982; pp.967- 989
2. U.S. Patent 3 798 796
3. A. Hunche, “Investigation in to the silica / siliane Reaction System”, Rubber Chemist and Technology, Vol. 70, No. 4, 1997; PP. 608- 623
4. S. Wolff. “Silanes in tire compounding after ten years- A Review”, Tire Scince and Technology, Vol. 15, No. 4,1987; PP. 276- 294
نويسنده : علي غزنوي
0 ارسال نظرات:
ارسال یک نظر
با نظرات خود ما را در هر چه بهتر کردن وبلاگ یاری کنید